jnkjbj



صیغه موقت چیست؟

صیغه موقت به معنای (ازدواج موقت ) است.صیغه موقت به این معنی است که زن و مردی که با هم ازدواج موقت می کنند، فقط تا زمانی که مدت عقد تمام نشده ، با هم زن و شوهرند . بعد از تمام شدن مدت دیگر زن و شوهر نیستند ،مثلا اگر برای مدت ده روز ازدواج کرده باشند، بعد از ده روز دیگر نسبت به هم محرم نیستند. در ازدواج موقت یا همان صیغه موقت رضایت زن و مرد و خوانده شدن عقد و مشخص کردن مهریه و مدت لازم است.اگر دختر باکره باشد، به نظر بیش تر مراجع معظم تقلید باید از پدرش رضایت بگیرد.

 

شاید اینها سوالات بسیاری از شما عزیزان باشد آیا عقد یا صیغه موقت باید دارای شرایط خاص باشد ؟

آیا نیاز به عاقد دارد؟

آیا باید با الفاظ خاصی خوانده شود ؟

آیا در صیغه موقت حتما باید مدت در آن قید شود یا خیر؟

از این جهت بر آن شدیم تا مطالبی  در این رابطه برایتان بیان کنیم.

 

طبق ماده 1062قانون‌ مدنی‌: نکاح‌ واقع‌ می‌شود به‌ ایجاب‌ و قبول‌ به‌ الفاظی‌ که‌ صریحا دلالت‌ بر قصد ازدواج‌ نماید.”

ازدواج‌ موقت‌ (صیغه موقت) که‌ رابطه‌ زوجیت‌ بین‌ زن‌ و مرد در مدت‌ معین‌ است‌ به‌ وسیله‌ عقد محقق‌ می‌گردد و چون‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ یکی‌ از عقود است‌ باید علاوه‌ بر شرایط عمومی‌ برای‌ صحت‌ عقد، دارای‌ شرایط مخصوص‌ به‌ خود نیزباشد.

 

قصد انشاء در ازدواج‌ موقت‌:

قصد و رضای‌ زوجین‌ در صیغه موقت از شرایط صحت‌ عقد است‌. لذا مرد یا زن‌ یا وکیل‌ آن‌ها که‌ صیغه‌ عقد موقت‌ را می‌خواند باید قصد انشاء داشته‌ باشد یعنی‌ اگر خود مرد و زن‌ صیغه‌ را می‌خوانند، زن‌ به‌ گفتن‌ زوجتک‌نفسی‌” قصدش‌ این‌ باشد که‌ خود را زن‌ او قرار دهد و مرد به‌ گفتن‌ قبلت‌ التزویج‌” زن‌ بودن‌ او را برای‌ خود قبول‌ نماید و اگر وکیل‌ مرد و زن‌ صیغه‌ را می‌خواند، به‌ گفتن‌ زوجت‌ و قبلت‌” قصدش‌ این‌ باشد که‌ مرد و زنی‌ را که‌ او را وکیل‌کرده‌ است‌، زن‌ و شوهر شوند.

بنابراین‌ اگر زن‌ و مرد راضی‌ به‌ عقد صیغه موقت نباشند یا اینکه‌ یکی‌ از طرفین‌، مورد اجبار و اکراه‌ قرار گرفته‌ باشد و یا آنکه‌ بدون‌ قصد انشاء، مثلا به‌ لحاظ شوخی‌ صیغه‌ را جاری‌ نماید، این‌ شرط که‌ از صحت‌ ازدواج‌ موقت‌است‌ رعایت‌ نشده‌ و باطل‌ می‌باشد.

در نتیجه‌ اگر زن‌ یا مردی‌ را اجبار به‌ ازدواج‌ موقت‌ با دیگری‌ نمایند که‌ شخص‌ مکره‌ بدون‌ اراده‌، مجبور به‌ پذیرش‌ ازدواج‌ است‌ این‌ ازدواج‌ یا صیغه موقت صحیح‌ نمی‌باشد.

 

الفاظ در ازدواج‌ یا صیغه موقت‌:

در ازدواج‌ یا 

صیغه موقت تنها اراده‌ و رضایت‌ زن‌ و مرد برای‌ تحقق‌ عقد کافی‌ نیست‌ بلکه‌ باید از الفاظی‌ استفاده‌ کرد که‌ قصد طرفین‌ را مبنی‌ بر ازدواج‌ یا صیغه موقت برساند. بنابراین‌ معاطات‌ در عقد ازدواج‌ موقت‌ پذیرفته‌ نشده‌ است‌.

در اینکه‌ خواندن‌ صیغه‌ ازدواج‌ موقت‌ با چه‌ زبان‌ و الفاظی‌ باشد کافی‌ است‌ که‌ لفظ فارسی‌ باشد و لفظ عربی‌ ضرورت‌ ندارد و صیغه‌ خاص‌ نیز ضرورت‌ ندارد، بلکه‌ همین‌ مقدار که‌ الفاظ، قصد ازدواج‌ موقت‌ را برساند کافی‌است.

 

ایجاب‌ و قبول‌:

ایجاب‌ عبارت‌ است‌ از اعلام‌ قصد ازدواج‌ موقت” گوینده‌ با مخاطب‌ خود. قبول‌ عبارت‌ از اعلام‌ پذیرش‌ آن‌ امر است‌. ایجاب‌ عموما از طرف‌ زن‌ و قبول‌ از طرف‌ مرد می‌باشد.

توالی‌ ایجاب‌ و قبول‌:

برای‌ اینکه‌ اراده‌ هر دو طرف‌ در نظر عرف‌ مربوط به‌ هم‌ باشد و فاصله‌ بین‌ ایجاب‌ و قبول‌ امکان‌ توافق‌ واقعی‌ زوجین‌ را بر هم‌ نزند، در ماده‌ 1065 قانون‌ مدنی‌ تصریح‌ شده‌ است‌ که‌:

توالی‌ عرفی‌ ایجاب‌ و قبول‌ شرط صحت‌ عقد است‌.”

یعنی‌ قبول‌ باید در زمانی‌ گفته‌ شود که‌ عرف‌ آن‌ را متوالی‌ و مربوط به‌ ایجاب‌ بداند.

 

ایجاب‌ و قبول‌ توسط ولی‌ در ازدواج‌ موقت‌:

ماده‌ 1063 قانون‌ مدنی‌: ایجاب‌ و قبول‌ ممکن‌ است‌ از طرف‌ خود مرد و زن‌ صادر شود و یا از طرف‌ اشخاصی‌ که‌ قانونا حق‌ عقد دارند.”

با توجه‌ به‌ ماده‌ 1071 قانون‌ مدنی‌، به‌ نظر می‌رسد منظور از اشخاصی‌ که‌ قانونا حق‌ عقد دارند” موردی‌ است‌ که‌ ازدواج‌ یا صیغه موقت توسط ولی‌ انجام‌ می‌گیرد و این‌ ماده‌ نمی‌خواهد مورد وکالت‌ را بیان‌ دارد.تعیین‌ زن‌ و شوهر به‌ نحوی‌ که‌ برای‌ هیچ‌ یک‌ از طرفین‌ در شخص‌ طرف‌ دیگر شبهه‌ نباشد شرط صحت‌ نکاح‌ است‌.”

 

 

صیغه موقت چیست,صیغه موقت,ازدواج موقت,ازدواج موقت در اسلام,عقدموقت,الفاظ در ازدواج‌ یا صیغه موقت‌

صیغه موقت

 

شرایط عاقد در ازدواج یا صیغه موقت:

ماده‌ 1064 قانون‌ مدنی‌: عاقد باید عاقل‌ و بالغ‌ و قاصد باشد.”

عاقد به‌ کسی‌ گفته‌ می‌شود که‌ صیغه‌ عقد ازدواج‌ را جاری‌ می‌سازد و کسی‌ که‌ صیغه‌ را جاری‌ می‌سازد باید دارای‌ سه‌ ویژگی‌ باشد:

قسمت‌ الف‌ ـ عاقل‌ باشد: کسی‌ که‌ صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را جاری‌ می‌سازد باید عاقل‌ باشد، پس‌ اگر شخص‌ دیوانه‌، صیغه‌ عقد را جاری‌ سازد عقد باطل‌ است‌.

 

قسمت‌ ب‌ ـ بالغ‌ باشد: کسی‌ که‌ صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را می‌خواند باید بالغ‌ باشد. به‌ استناد تبصره‌ 1 ماده‌ 1210 قانون‌ مدنی‌ سن‌ بلوغ‌ در پسر پانزده‌ سال‌ تمام‌ قمری‌ و در دختر نه‌ سال‌ تمام‌ قمری‌ است‌. بنابراین‌ چنانچه‌ طفل‌صغیری‌ صیغه‌ را جاری‌ سازد عقد باطل‌ است‌.

 

قسمت‌ ج‌ ـ قاصد باشد: یعنی‌ قصدش‌ از جاری‌ کردن‌ صیغه‌ ازدواج‌ موقت‌ این‌ باشد که‌ در مدت‌ معین‌، پیمان‌ شویی‌ را منعقد می‌نماید. بنابراین‌ اگر شخصی‌ از روی‌ مزاح‌ و یا در حال‌ مستی‌، صیغه‌ عقد را جاری‌ سازد این‌ عقدباطل‌ است‌.

در نتیجه‌ کسی‌ که‌ صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را جاری‌ می‌نماید، چه‌ برای‌ خودش‌ چه‌ به‌ وکالت‌ از طرف‌ زوجین‌ یا از طرف‌ یکی‌ از زوجین‌ یا ولی‌ یکی‌ از زوجین‌، باید دارای‌ شرایط مذکور در ماده‌ 1064 باشد. لذا اگر دختر وپسری‌ که‌ نابالغ‌ هستند یا عاقل‌ نیستند و یا قصد نداشته‌ باشند، صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را جاری‌ نمایند، این‌ عقد باطل‌ است‌.

 

تعیین‌ زن‌ و شوهر در ازدواج‌ موقت‌:

ماده‌ 1067 قانون‌ مدنی‌: تعیین‌ زن‌ و شوهر به‌ نحوی‌ که‌ برای‌ هیچ‌ یک‌ از طرفین‌ در شخص‌ طرف‌ دیگر شبهه‌ نباشد شرط صحت‌ نکاح‌ است‌.”

یکی‌ از شرایط صحت‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ تعیین‌ مرد و زن‌ است‌ به‌ نحوی‌ که‌ موجب‌ اشتباه‌ نشده‌ و کاملا معین‌ باشد. لذا چنانچه‌ وکیل‌ مرد و زن‌ و یا ولی‌ آن‌ها می‌خواهد صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را جاری‌ نماید، باید زن‌ و شوهررا در عقد، معین‌ نماید و این‌ ممکن‌ است‌ با بردن‌ اسم‌ آن‌ها و یا با اشاره‌ به‌ آن‌ها صورت‌ پذیرد به‌ طوری‌ که‌ برای‌ طرف‌ دیگر در عقد جای‌ هیچگونه‌ شک‌ و شبهه‌ای‌ باقی‌ نماند.

بنابراین‌ چنانچه‌ مردی‌ دارای‌ چند دختر باشد و به‌ مرد بگوید یکی‌ از دخترانم‌ را به‌ عقد تو درآوردم‌ به‌ لحاظ آنکه‌ معین‌ نیست‌ کدام‌ دختر را به‌ عقد مرد درمی‌آورد، این‌ عقد باطل‌ و بلااثر است‌.

تعلیق‌ در ازدواج‌ موقت‌:

ماده‌ 1068 قانون‌ مدنی‌: تعلیق‌ در عقد، موجب‌ بطلان‌ است‌.”

تعلیق‌ در لغت‌ به‌ معنی‌ بلاتکلیف‌ نهادن‌ یک‌ کار است‌ به‌ طوری‌ که‌ نفیا و اثباتا تصمیمی‌ راجع‌ به‌ آن‌ نگرفته‌ باشد.مانند اینکه‌ مرد به‌ زن‌ بگوید تو را به‌ زوجیت‌ خود برگزیدم‌ اگر از سفربرگشتم‌ یا اینکه‌ زن‌ به‌ مرد بگوید خود را به‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ تو درآوردم‌ اگر فردا هوا آفتابی‌ باشد و ابر نباشد. در مثال‌های‌ فوق‌ چون‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ معلق‌ به‌ شرطی‌ است‌ که‌ مجهول‌ است‌ لذا صیغه موقت‌ باطل‌ است‌.

ماده‌ 1075 قانون‌ مدنی‌:‌نکاح‌ وقتی‌ منقطع‌ است‌ که‌ برای‌ مدت‌ معینی‌ واقع‌‌شده‌باشد.”

 

نحوه‌ خواندن‌ صیغه‌ ازدواج‌ موقت‌:

‌ اول‌ ـ اگر زن‌ و مرد خودشان‌ صیغه‌ را بخوانند: اگر خود زن‌ و مرد بخواهند صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را بخوانند، بعد از آنکه‌ مدت‌ و مهر را معین‌ کردند چنانچه‌ زن‌ بگوید:

زوجتک‌ نفسی‌ فی‌ المدته‌ المعلومه‌ علی‌ المهر المعلوم‌” )یعنی‌ ـ من‌ خودم‌ را به‌ همسری‌ تو در مدت‌ معین‌ و با مهر معین‌ درآوردم‌ (بعد بدون‌ فاصله‌ مرد بگوید: قبلت‌”(قبول‌ کردم‌)صحیح‌ است‌.

‌ دوم‌ ـ اگر دیگری‌ را وکیل‌ کنند: اگر زن‌ و مرد، شخص‌ دیگری‌ را وکیل‌ کنند که‌ صیغه‌ ایجاب‌ و قبول‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را جاری‌ نماید، در این‌ صورت‌ اول‌ وکیل‌ زن‌ به‌ وکیل‌ مرد بگوید: متعت‌ موکلتی‌ موکلک‌ فی‌ المدته‌المعلومه‌ علی‌ المهر المعلوم‌” (یعنی‌ موکله‌ خودم‌ را به‌ ازدواج‌ موکل‌ تو در مدت‌ معین‌ با مهر معین‌ درآوردم‌ )پس‌ بدون‌ فاصله‌ وکیل‌ مرد بگوید: قبلت‌ لموکلی‌ هکذا” (یعنی‌ قبول‌ کردم‌ برای‌ موکل‌ خودم‌ همین‌ طور (صحیح‌ است‌

 

تعیین‌ مدت‌ در صیغه موقت‌:

ماده‌ 1075 قانون‌ مدنی‌:‌نکاح‌ وقتی‌ منقطع‌ است‌ که‌ برای‌ مدت‌ معینی‌ واقع‌‌شده‌باشد.”

از مفهوم‌ ماده‌ مذکور به‌ دست‌ می‌آید که‌ اگر برای‌ صیغه موقت مدت‌ تعیین‌ نشده‌ باشد،عقد ازدواج‌ صحیح‌ است‌ و آن‌ به‌ عقد دائم‌ مبدل‌ می‌شود.

اما گفته‌ شده‌ دسته‌ دیگری‌ از فقهاء عظام‌ عقیده‌ دارند که‌ در صورت‌ عدم‌ ذکر مدت‌،عقد ازدواج‌ موقت‌ باطل‌ است‌ و مبدل‌ به‌ ازدواج‌ دائم‌ نمی‌شود زیرا در ازدواج‌ موقت‌ (صیغه موقت) تعیین‌ مدت‌ شرط است‌ پس‌ چنانچه‌ عقد فاقد این‌ شرط باشد باطل‌ است.

اگر چه‌ قانون‌ مدنی‌ در ماده‌ 1075 قول‌ مشهور فقهاء عظام‌ را پذیرفته‌ است‌ اما به‌ نظر می‌رسد قولی‌ که‌ نظر به‌ بطلان‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ در صورت‌ عدم‌ تعیین‌ مدت‌ دارد، صحیح‌ تر به‌ نظر می‌رسد.خصوصا اینکه‌ زن‌ و مرد اراده‌ خود را برای‌ صیغه موقت با آثار آن‌ در نظر داشته‌اند و حال‌ آنکه‌ در صورت‌ عدم‌ تعیین‌ مدت‌ و مبدل‌ شدن‌ ازدواج‌ موقت‌ به‌ ازدواج‌ دائم‌، موجب‌ ضرر به‌ زن‌ و مرد، خصوصا مرد می‌شود ماننداینکه‌ مجبور به‌ پرداخت‌ نفقه‌ می‌شود و نیز زن‌ از مرد و بالعکس‌ از همدیگر ارث‌ ببرند و منظور آن‌ها این‌ نبوده‌ است‌.

ماده‌ 1076 قانون‌ مدنی‌: مدت‌ نکاح‌ منقطع‌ باید کاملا معین‌ شود.”

یعنی‌ باید مدت‌ طوری‌ باشد که‌ هیچگونه‌ ابهامی‌ نداشته‌ باشد و آغاز زمان‌ و آخر زمان‌ ازدواج‌ موقت‌ کاملا معین‌ باشد حتی‌ اگر مدت‌ کم‌ باشد مانند یک‌ روز یا یک‌ ساعت‌ و یا مدت‌ ازدواج‌ موقت‌ طولانی‌ باشد مانند سی‌ و چهل‌سال‌.

چنانچه‌ در ازدواج‌ موقت‌ (صیغه موقت)، مدت‌ ذکر شود اما اول‌ و آخر آن‌ معین‌ نشود مانند اینکه‌ مردی‌ زنی‌ را به‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ خود دربیاورد به‌ مدت‌ یک‌ سال‌ اما معلوم‌ نکند که‌ آغاز یک‌ سال‌ از چه‌ وقت‌ است‌، بیان‌ شده‌ که‌ ابتداء آن‌ اززمان‌ عقد محسوب‌ می‌گردد، زیرا اطلاق‌ عقد اقتضاء دارد که‌ مدت‌ بلافاصله‌ شروع‌ شود.

اما برخی‌ دیگر از حقوق‌دانان‌ اظهار می‌دارند آغاز مدت‌ ازدواج‌ موقت‌، باید پیوسته‌ به‌ زمان‌ انعقاد عقد باشد و نباید جدای‌ از آن‌ باشد و به‌ نظر می‌رسد نظر اخیر صحیح‌ تر باشد.


اولین فلسفه ازدواج از دید قرآن رسیدن به آرامش است

گروه اجتماعی: به استناد آیه وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً» که خداوند در آن فرموده است انسان باید با ازدواج به سه رکن آرامش، مودت و محبت برسد، اولین فلسفه ازدواج رسیدن به آرامش است.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) شعبه قم، حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا تراشیون، مشاور مرکز مشاوره حوزه علمیه قم شب گذشته، ۱۴ شهریورماه در جمع دانشجویان طرح ضیافت دانشگاه قم در مورد مهارت‌های زندگی تصریح کرد: یکی از مسائلی که امروز به آن مبتلا هستیم این است که مشکلات خانوادگی زیاد شده به‌گونه‌ای که کانون خانواده‌ها در معرض خطر جدی قرار گرفته است و باید در این خصوص هوشیار بود.
این مشاور مرکز مشاوره حوزه علمیه قم با اشاره به آیه وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً» اظهار کرد: خداوند در این آیه فرموده است که انسان باید با ازدواج به سه چیز یعنی آرامش، مودت و محبت برسد؛ آرامش در محیط خانواده بسیار ضروری و یکی از عمده‌ترین دلایلی که مایه ناآرامی زندگی مشترک جامعه شده، این است که زوجین نمی‌دانند چگونه باید به همدیگر آرامش بدهند.
حجت‌الاسلام تراشیون اولین فلسفه ازدواج را آرامش عنوان کرد و افزود: تأسی به زندگی حضرت زهرا(س) یکی از عوامل موفقیت در زندگی است، زندگی ایده‌ال و الهی این است که زن و شوهر بال برای پرواز همدیگر باشند و از این طریق آرامش بگیرند.
استاد مسائل خانواده و ازدواج، گشاده‌رویی و ابراز مهربانی و عطوفت را از دیگر رموز موفقیت در زندگی مشترک دانست و تأکید کرد: در روایت آمده است که وقتی زن و مرد نگاه محبت‌آمیز به هم دیگر داشته باشند، نگاه بعدی نگاه محبت و لطف خداوند تبارک و تعالی خواهد بود.
وی افزود: امروز نه تنها در زندگی‌های جوانان آرامش و مودت و محبت نیست بلکه زن و شوهر با کارهای خود به دشمنی و لجبازی با یکدیگر می‌پردازند و یکی از دلایل بروز چنین مشکلاتی نداشتن آمادگی واقعی زوجین برای امر ازدواج است.
وی برای رسیدن به آرامش، فراهم کردن مقدماتی را ضروری دانست و تصریح کرد: یکی از راه‌های رسیدن به آرامش استفاده از ابزار آرامش بصری است، آراستگی، وزانت و مرتب بودن همسر یکی از عواملی است که سبب افزایش علاقه شوهر به همسر می‌شود، از این رو نه تنها ن بلکه مردان نیز باید به این مسئله توجه بسیاری کنند.
وی با بیان اینکه نقش زن در منزل نباید به مثابه کلفت باشد، افزود: انجام امور منزل و خانه‌داری نباید سبب شود که همسران از حفظ ظاهر و آراستگی‌ها غفلت کنند همچنین کلی‌نگری از خصوصیات مردان است و به‌صورت طبیعی مردان کلی‌نگر هستند و عدم توجه آن‌ها به امور جزئی نباید سبب ناراحتی همسران شود.
حجت‌الاسلام تراشیون با تأکید بر اینکه ارتباط کلامی ابزار دوم برای رسیدن به آرامش است، اظهار کرد: بیش از ۷۰ درصد ارتباط‌های امروز با کلام شکل می‌گیرد؛ لذا همسران باید به نوع گفتار خود دقت زیادی کنند و از گفتار نیک و عدم انتقادهای صریح استفاده کنند کارشناسان بیش از ۳۰ روش برای انتقاد کردن بیان کرده‌اند.
وی با بیان اینکه امروز اکثر مردم مهارت سخن گفتن را فرا نگرفته‌اند، افزود: باید در ارتباط کلامی دقت زیادی به خرج داد، مهارت در سخن گفتن یعنی حل کردن مشکلات با صحبت کردن؛ لذا برای اینکه با سخن خود به مشکلات نیافزاییم زوجین به خط قرمزهای همسران خود یعنی غرور مردان و عواطف ن تعدی نکنند.
مشاور امور خانواده در مورد یکی از بهترین روش‌های انتقاد افزود: زن و مرد اگر می‌خواهند به یکدیگر انتقادی بکنند از راه محبت استفاده کنند و با خرید یک هدیه کوچک و نیز ضمن بیان چند خوبی همسر سپس انتقاد خود را بیان کنند.
کارشناس حوزه خانواده با بیان اینکه علی ابن ابی طالب(ع) در نامه خود به مالک اشتر فرموده است که خوبی‌ها را بیشتر ببین تا خوبی گسترش یابد، اظهار کرد: در انتقاد نباید از داد و هوار کردن استفاده کرد بلکه با سخن زیبا که دو رکن اصلی یعنی لحن زیبا و الفاظ قشنگ دارد استفاده کند تا به بهترین شکل ممکن انتقاد خود را به همسر خود بیان کرد.
وی به ابزار سوم آرامش اشاره کرد و افزود: در زندگی مشترک محبت کردن زوجین به یکدیگر بسیار مهم است و نه تنها نباید کم باشد بلکه باید به اندازه و به قدر ظرفیت طرف مقابل باشد.
حجت‌الاسلام تراشیون جزئی‌نگری در برخی از مسائل مشترک زندگی را آسیب‌زا توصیف و تصریح کرد: جزیی‌نگری مفرط سبب می‌شود که انسان به هر مسئله‌ای توجه کند و تصمیماتی بگیرد که زندگی مشترک را تحت‌الشعاع قرار دهد.
وی با بیان اینکه ۳۰ درصد طلاق‌ها در سال نخست ازدواج اتفاق می‌افتد، یادآور شد: این موضوع ناشی از عدم مشاوره‌های لازم درخصوص مسائل زندگی مشترک است و عدم یادگیری مهارت‌های زندگی است که باید به‌صورت جدی به آن توجه کرد.
حجت‌الاسلام تراشیون با تأکید بر اینکه مردان نباید احساسات همسران‌شان را سرکوب و لگدمال کنند، ابراز کرد: خستگی و اشتغالات نباید سبب شود که مردان نسبت به همسران‌شان بی‌توجه و بی‌تفاوت شوند بلکه همواره در زندگی مشترک بصیرت لازم را داشته باشند.
این مشاور مرکز مشاوره حوزه علمیه قم یادآور شد: قرار است زن و شوهر در کنار هم با ویژگی‌های متفاوت مکمل هم باشند و ن باید از ویژگی جزئی‌نگری که دارند برای پیشرفت و بهبود روابط استفاده کنند.
این مدرس حوزه و دانشگاه مقدمه یک ازدواج موفق را یادگیری مهارت‌های ازدواج دانست و گفت: مهارت زندگی یک فرمول بسیار ساده دارد و آن هم استفاده از دانش، تجربه و تمرین است؛ این مهارت باید از دوران تحصیل آموزش داده شود و بارها از آموزش عالی این درخواست صورت گرفته است امات هنوز یک دانشجو که به سن ازدواج رسیده است هیچ مهارتی از زندگی کردن اسلامی را یاد نگرفته است.

مقدمه

و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون.»(روم:21)

ازدواج نخستین سنگ بنای تشکیل خانواده و بالطبع، جامعه و اجتماع است و میزان اندیشه و تدبر در آن در میزان پیشرفت یا انحطاط و صعود یا سقوط جامعه تاثیر دارد. ازدواج دارای آثار و نتایج بسیاری است; از جمله: ی غریزه جنسی، تولید و بقای نسل، تکمیل و تکامل انسان، آرامش و س، پاک دامنی و عفاف و نتایج متعدد دیگر.

از این رو، اسلام - به عنوان یک مکتب آسمانی - آن را نه تنها کاری محبوب و مقدس دانسته، بلکه جوانان را مؤکدا بدان توصیه کرده است. هر ازدواجی دارای اهداف خاص خود است، ولی در این میان، برخی از اهداف کم ارج و کم اهمیت و در نتیجه، ناپایدارند و نمی توانند برای همیشه و یا حتی مدتی دراز خوشبختی زوجین را تضمین کنند. برخی نیز ارجمند، مهم و در نتیجه پایدارند. بنابراین، شایسته است ازدواج با توجه به این اهداف در نظر گرفته شود.

ازدواج از این نظر که عاملی برای نجات از آلودگی، موجبی برای نجات از تنهایی و سببی برای بقای نسل است، خودداری از آن همیشه سبب ایجاد بی تعادلی، نابهنجاری رفتاری و زمانی هم فساد شخصیت و حتی بیماری جسمی می گردد. بنابراین، بهترین و بالاترین نعمت ها برای هر زن و مرد از نظر اسلام تشکیل خانواده است.

گمان نمی رود از بین مکاتب و مذاهب، هیچ مذهبی به اندازه اسلام درباره ازدواج بحث کرده باشد. ازدواج از نظر اسلام امری مستحب، مورد تاکید و از سنن انبیا علیهم السلام معرفی شده و جوانی که بدان تن دهد در حقیقت، همگام با آفرینش و سعادتمند است.

ازدواج از نظر اسلام پیمان مقدسی است که برقراری آن بر اساس مقررات، آداب و رسوم، تشریفات، سنن و قوانین خاصی صورت می گیرد.

معمولا می گویند که خانواده مسؤول بسیاری از عیوب و بدبختی های جامعه است. این مطلب قابل قبول است، ولی در عبارتی گویاتر و رساتر می گوییم: در واقع، عدم خانواده به معنای واقعی - کلمه است که مسؤول عیوب و بدبختی هاست و این اغلب بدان دلیل است که در تشکیل آن فکر و هدف ارزیابی شده وجود نداشته است.

بسیاری از جوانان با افکار از پیش ساخته و اندیشه های رؤیایی وارد زندگی شویی می شوند و می خواهند از راه تصادف و شانس، زمینه را برای داشتن یک کانون سالم پدید آورند، در حالی که تن دادن به ازدواج بدون هدف و روش سنجیده همانند قرار دادن اساس ساختمان بر روی زمینی سست و لرزان است که محلی برای زندگی اطمینان بخش نخواهد بود.

خانواده از قدیم الایام، مرکز هرگونه ثروت اجتماعی و کانونی برای تولید و پرورش شخصیت هاست، سرنوشت و حیات آن به سرنوشت و حیات جامعه بستگی دارد و نقش آن در وحدت و عظمت یک جامعه فوق العاده اساسی است. لذا، چنین مهمی را نمی توان به مسامحه و سهل انگاری نگریست. انسان در زندگی نیازهایی دارد که باید تامین شود و همان گونه که از نظر غذا و دوا و لباس و مسکن نیازمند است، از نظر غریزه جنسی و دیگر غرایز فکری و اخلاقی نیز نیازمند است.

در این مختصر، برآنیم تا در حد مقدور و به اختصار، در زمینه فلسفه و هدف از ازدواج سطوری را به رشته تحریر در آوریم و نیم نگاهی به این سنت مؤکد اسلامی از خلال برخی آیات، روایات و اقوال صاحب نظران بیفکنیم. اما بجاست پیش از شروع این بحث، با چند نکته آشنا شویم:

ازدواج چیست؟

ازدواج قراردادی رسمی برای پذیرش یک تعهد متقابل به منظور تشکیل زندگی خانوادگی است تا طرفین ازدواج در سایه آن، در خط سیر معین و شناخته شده ای از زندگی قرار گیرند. این قرارداد با رضایت و خواسته زن و شوهر و بر مبنای آزادی کامل دو طرف منعقد می گردد و در پرتو آن، روابطی بس نزدیک بین آن دو پدید می آید. این قرارداد، ارتباط و پیوند دوطرفه به وسیله الفاظ و عباراتی معین انجام می گیرد که آن را عقد» یا پیمان ازدواج می نامیم.

معنا و مفهوم عقد»

عقد» از نظر لغت به معنای گره زدن » و خود گره » است و در اصطلاح، هر چیزی است که در سایه آن، رابطه ای میان دو فرد یا دو گروه ایجاد می شود.

در زبان ازدواج و شویی، عقد» عبارت است از ایجاد پیوندی مشترک بین زن و شوهر که در سایه آن، حقوق ، تعهدات و مسؤولیت های دو جانبه پدید می آید. به دیگر سخن، عقد» قراردادی به منظور مشارکت دو تن در زندگی خانوادگی وایجادنوعی روابطشرعی وقانونی است.

فلسفه و هدف از ازدواج

هدف از ازدواج هم برای مرد و هم برای زن، پاسخ مثبت دادن به سنت الهی و تولید نسل است. لذا، هر دو در این زمینه بر یک عقیده اند. فلسفه ازدواج براساس این دو مبنا ملاک دین و نجابت است. در نتیجه، هدف از ازدواج و تولید نسل، مقدس می گردد و هیچ یک از مادیات ملاکی برای آن به حساب نمی آید.

اصولا فلسفه خلقت زن و مرد (زوجیت) تولید مثل است، همان گونه که این زوجیت در سایر حیوانات و حتی گیاهان نیز وجود دارد. نکته اصلی که باید در ازدواج مورد توجه هر دو طرف باشد دین و کمال است. از این رو، از روایات نقل شده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام چنین برمی آید که هر کس ممکن است به یکی از این

چهار دلیل ازدواج کند: 1- پول; 2- دین; 3- زیبایی; 4- شهرت و عنوان. بین این چهار هدف، دین از همه بالاتر و بهتر است.

اما به طور کلی، ضرورت های ایجاب کننده ازدواج عبارت است از:

الف - ضرورت های فردی;

ب - ضرورت های اجتماعی;

ج- ضرورت های مذهبی.

در ذیل، به تفصیل از این موارد بحث می کنیم:

الف - ضرورت های فردی

1- پاسخ مثبت به فطرت: انسان به حکم فطرت، دارای غریزه جنسی است و طبیعت و فطرتش ایجاب می کند که رشد نماید، به سوی کمال برود و وقتی رشدیافت وبه درجه کمال رسید و اقناع شود.براین اساس،برای حفظ جان و تعادل نظامات روانی، ضروری است که آدمی به ازدواج تن دهد.

2- موجبی برای بروز استعدادها: استعدادها برای بروز و تکامل خود نیازمند محیطی امن و آرامند. ازدواج برای جوان آرامش و آسایش ایجاد می کند، استعدادهای او را به حرکت درمی آورد و به او امکان می دهد که از آن به نیکی بهره برداری کند.

3- موجب امنیت و آسایش: اصولا بلوغ » یعنی شکوفایی غریزه، چه برای پسر و چه برای دختر که همراه بحران است. ازدواج این بحران را تسکین می دهد، برای جوان محیط امن و آرام ایجاد می نماید، در سایه وجود عواطف خانوادگی، روح سرکش او مهار می شود و موجباتی برای برخورداری او از نیروی فکری فراهم می شود.

4- موجب نجات از تنهایی: به عقیده دانشمندان و فلاسفه، انسان موجودی مدنی الطبع و بالفطره اجتماعی است. از این رو، محتاج پناه و یاور و یاری دلدار است. ازدواج این فایده را دارد که آدمی را از تنهایی و اعتزال نجات دهد و همدلی در کنار او، در بستر او و در آغوش او قرار دهد تا وجودش راعین وجودخودبداندودرغم ودردش شریک باشد.

ب - ضرورت های اجتماعی

ازدواج هرچند از یک نظر ، مساله ای شخصی و خصوصی است، ولی از نگاهی دیگر، دارای جنبه و اهمیتی اجتماعی می باشد. بر این اساس، ازدواج از ارکان مدنیت و راهی مطمئن برای تامین آسایش جامعه و رفاه بشریت است. سود و زیان ازدواج تنها متوجه زوجین نیست، بلکه افراد اجتماع نیز به گونه ای از آن برخوردار می شوند.

بی تردید، ازدواج رابطه ای است که طرفین ربط را تا حد زیادی از بی بند و باری و روابط نامشروع و انحرافات اخلاقی و جنسی مصون می دارد. این موضوع به تناسب حال طرفین و محیط اجتماعی و امکان انجام سایر گناهان متفاوت است. هم چنین سایر جنبه های شخصی و اجتماعی نیز در این زمینه مؤثر می باشد که گاهی این عمل سبب مصونیت انسان از نیمی از گناهان و معاصی و گاهی بیش تر است. لذا، در بعضی از روایات ازدواج را وسیله حفظ نیمی از دین و برخی روایات، دو سوم دین بیان کرده اند. (1)

زندگی هر یک از زن و شوهر منقسم به دو قسم است:

1- روابط داخلی و خانوادگی;

2- روابط خارجی و اجتماعی.

بنابراین، زن صالح در خانواده وسیله تحقق سعادت مرد در نیمی از زندگانی او و مرد نیکوکار برای زن وسیله سعادت نیمی از روابط حیاتی اوست; زیرا ازدواج وسیله موفقیت هر یک از طرفین در مقدار زیادی از وظایف عبادی خواهد بود که در روایات ائمه اطهار علیهم السلام به نیمی از دین تعبیر شده است.

ج - ضرورت های مذهبی

ضرورت های مذهبی ازدواج از دوجنبه قابل بررسی اند: از جنبه آیات و از جنبه روایات.

1- ازدواج در آیات: این سؤال همواره مطرح بوده است که چرا خداوند انسان ها و یا حیوانات و حتی گیاهان را زوج آفرید؟ فلسفه زوجیت انسان ها، گیاهان و حیوانات چیست؟ در پاسخ به این سؤال، به اجمال می توان گفت که فلسفه زوجیت در انسان ها به ازدواج بازمی گردد. اما پس از آن، این سؤال مطرح می گردد که آیا ازدواج فقط برای تامین غریزه جنسی است؟ آیا برای شروع مسائل اجتماعی است؟ آیا برای ایجاد انس میان دو زوج مخالف با هم است؟ در پاسخ باید گفت که خیر، هدف از ازدواج این مسائل نیست. فلسفه ازدواج چیز دیگری است و آن امتداد نسل، بقای آن و اتمام ترکیبات عاطفی زن و مرد به دلیل تولید مثل می باشد، همان گونه در برخی از آیات به این مطلب اشاره شده است:

خداوند در سوره نساء، آیه 7 می فرماید: یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا و نساء کثیرا و اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا»; ای مردم، بترسید از پروردگار خود که شما را از یک تن آفرید و از او جفتش را بیافرید و از آنان مردان و ن بسیاری گسترانید و بترسید از خداوندی که از او و از ارحام پرسش می شود. خداوند بر شما نگاهبان است.

در آیه 11 سوره شوری نیز می فرماید: فاطر السموات و الارض جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام ازواجا یذرؤکم فیه لیس کمثله شی ء و هو السمیع البصیر»; او پدید آورنده آسمان ها و زمین است. برای شما از جفت خودتان همسرانی قرار داد و از جنس حیوانات نیز جفت هایی آفرید تا بر شما بیفزاید و نسل تکثیر پیدا کند. همانند او چیزی نیست. او شنوای بیناست.

2- ازدواج در روایات:اسلام در این زمینه، دو دسته را مخاطب قرار داده است و ازدواج را به آن ها توصیه می کند:

1- کسانی را که به قصد ی غریزه شهوت و محافظت از آلودگی ازدواج می کنند، ولی از پیدایش نسل جلوگیری می نمایند.

2- کسانی را که علاوه بر ی غریزه ، قصد تشکیل خانواده نیز دارند و در نتیجه، خواهان نسل هستند. اما به طور کلی، دسته دوم بیش تر مورد خطاب اند; زیرا خانواده بدون فرزند در همان وصلت و گوشه حجله، بدون استمرار و دنباله خلاصه می شود.

نظر به وجود منافع و اهمیت های ازدواج است که اسلام آن را تایید کرده و ضرورت آن را در درجه اول اهمیت و مورد تاکید قرار داده است. ضرورت های ازدواج ازنظر اسلام به قرار ذیل است:

1- محبوب ترین بنا: بنای تشکیل خانواده در اسلام محبوب است، تا آن جا که هیچ سازمان و بنایی نزد خدا محبوب تر از آن نیست. لذا، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: ما بنی بناء فی الاسلام احب الی الله من التزویج »; نزد خداوند هیچ بنایی محبوب تر از خانه ای نیست که از طریق ازدواج آباد گردد. (2)

2- عامل حفظ پاک دامنی و کسب اخلاق نیک: ازدواج از نظر اسلام وسیله ای برای پاک دامنی و پاک دامن زیستن است. رسول خدا صلی الله علیه و آله به زیدبن حارثه فرمودند: ازدواج کن تا پاک دامن باشی (3) و در سخنی دیگر، فرمودند: مردان را زن دهید تا خدا اخلاقشان را نیکو، ارزاقشان را وسیع و جوانمردیشان را زیاد گرداند. (4) در روایتی دیگر، به زنی که گفته بود، دیگر ازدواج نخواهم کرد، فرمودند: ازدواج برای حفظ عفاف لازم است.» (5)

3- عامل تکمیل دین: ازدواج غیر از ایجاد نظم در زندگی، وسیله ای برای حفظ و تکمیل دین است. بدان دلیل، ازدواج تکمیل کننده ایمان است که به وسیله آن، بسیاری از گناهان از وجود آدمی ریشه کن می شود و راه برای سعادتمندی او از هر سو فراهم می گردد. لذا، رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: من تزوج فقد احرز نصف دینه »; (6) هر کس ازدواج کند نیمی از دینش را باز یافته است. در جای دیگر، فرمودند: ما من شاب تزوج فی حداثة سنه الا عج شیطانه یا ویله عصم منی ثلثی دینه »; (7) هر کس در ابتدای جوانی ازدواج کند شیطان فریاد می کند: ای وای، دو سوم دین خود را از شر من حفظ کرد.

4- موجب ازدیاد نسل: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: تزوجوا فانی مکاثر بکم الامم غدا فی القیامة »; (8) ازدواج کنید; زیرا من به زیادتی شما نسبت به امت های دیگر در قیامت مباهات می کنم. (این که امروزه در کشور ما با توجه به احکام ثانویه، به مهار جمعیت حکم می شود مطلب دیگری است که این مختصر مجالی برای طرح آن نیست.)

5- موجب ازدیاد مسلمانان: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: ما یمنع المؤمن ان یتخذ اهلا لعل الله یرزقه نسمة تثقل الارض بلا اله الا الله »; (9) چه مانعی داردکه مؤمن زنی بگیرد تاخداوند فرزندی نصیبش کند که با کلمه لا اله الا الله زمین را گرانبار کند؟

6- موجب ازدیاد روزی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم » (10) ; روزی را به وسیله زن گرفتن زیاد کنید. در حدیث دیگری، امام رضا علیه السلام می فرمایند: اذا جاءکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه »; (11) اگر خواستگاری آمد که دین و اخلاقش را پسندید او را اجابت کنید. در روایتی پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: من ترک التزویج مخافة العیلة فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله یقول: ان یوا فقراء یغنهم الله من فضله »; (12) هر کس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستی ترک کندبه خدا سوء ظن برده است، زیرا خداوندمی فرماید:اگر (زن وشوهر) فقیر باشندخدا هر کدام را از کرم خود بی نیاز می کند. بنابراین، در هر صورت، روزی زن و مرد با خداست.

7- نشانه پیروی از سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: حضرت علی علیه السلام فرمودند: تزوجوا فان التزویج سنة رسول الله فانه کان یقول: من کان یحب ان یتبع بسنتی فان من سنتی التزویج »; (13) ازدواج کنید، ازدواج سنت پیامبر صلی الله علیه و آله است. آن جناب می فرمودند: هر که می خواهد از سنت من پیروی کند، بداند که ازدواج سنت من است.

8- نشانه پیروی از سنت پیامبران علیهم السلام: امام رضا علیه السلام فرمودند: ثلاث من سنن المرسلین: العطر و اخذ الشعر و کثرة الطروقة »; (14) سه چیز از سنت های پیامبران است: استعمال عطر، ازاله موهای زاید و ازدواج کردن.

9- موجب جلب رضایت الهی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: ما من شی ء احب الی الله عز وجل من بیت یعمر فی الاسلام بالنکاح »; (15) هیچ چیز نزد خداوند محبوبتر از این نیست که خانه ای در اسلام به وسیله ازدواج آباد گردد.

10- موجب کسب طهارت معنوی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: من احب ان یلقی الله طاهرا مطهرا فلیلقه بزوجة »; (16) هر کس می خواهد خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کند باید هنگام مرگ متاهل باشد.

11- بهترین بهره و سود: امام رضا علیه السلام فرمودند: ما استفاد امرء بعد الاسلام فائدة خیرا من امراة مسلمة .»; (17) پس از ایمان به خدا، هیچ انسانی بهره ای بهتر از همسری مسلمان به دست نیاورده است.

12- گشودن درهای رحمت الهی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: یفتح ابواب السماء بالرحمة فی اربع مواضع: عند نزول المطر و عند نظر الولد فی وجه الوالد و عند فتح باب الکعبة و عند النکاح »; (18) درهای رحمت آسمان در چهار موقع گشوده می شود: 1- هنگام باریدن باران; 2- وقتی که فرزندی (از سر مهر) به صورت پدرش بنگرد; 3- زمانی که در خانه کعبه گشوده می گردد; 4- در وقت اجرای عقد نکاح. (19)

نهی اسلام از عزوبت

از نظر اسلام، ازدواج کاری مقدس و تجرد چیز پلیدی است. این بر خلاف نظر کسانی است که رهبانیت را پذیرفته اند و سعی دارند بدان جنبه ای مقدس دهند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: آن کس که این آیین و مذهب همگام با فطرت مرا دوست دارد باید نسبت به سنت من پای بند باشد; یکی از سنت های من ازدواج است. (20)

در اسلام، سرباز زدن از ازدواج مساوی با تخلف از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و حتی از موازین اسلامی است. چنانچه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: هر کس زمینه و امکانی برای ازدواج داشته باشد و در عین حال، از آن سر باز زند از ما نیست.

اسلام برخلاف رهبانان و تارکان دنیا، مجرد ماندن را نه تنها فضیلت نمی داند، بلکه آن را محکوم کرده و شدیدا از آن نهی فرموده است. زنی به حضور امام صادق علیه السلام رسید و گفت: من قصد ندارم شوهر کنم تا مرا نزد خدا فضلی باشد و اجر و ثوابی به من تعلق گیرد.

امام صادق علیه السلام فرمودند: این سخن را رها کن; اگر تنها زیستن فضیلتی بود فاطمه علیها السلام، دختر پیامبر صلی الله علیه و آله، بر این فضل سزاوارتر بود. (21)

بزرگان اسلام عزب ماندن را در صورت فراهم بودن وسایل ازدواج، ناروا و حرام دانسته و شویی را محبوب و مقدس شمرده اند. اسلام نیز تجرد را زشت می شمارد و می گوید: شرارکم عزابکم »; (22) بدترین شما کسانی هستند که در حال عزوبت اند. احادیثی که ازعزوبت نهی می کنند بسیارند، ازجمله روایات ذیل از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله:

- ازدواج کن و گرنه از گنه کاران محسوب خواهی شد; تزوج و الا فانت من المذنبین.» (23)

- بیش تر دوزخیان عزب ها هستند; اکثر اهل النار العزاب.» (24)

- ازدواج کن، وگرنه از راهبان نصارا خواهی بود; تزوج و الا فانت من رهبان النصاری.» (25)

- ازدواج کن، وگرنه از برادران شیطان خواهی بود; تزوج و الا فانت من اخوان الشیاطین.» (26)

- بدترین افراد امت من عزب ها هستند; شرار امتی عزابها.» (27)

- دو رکعت نماز زن دار بهتر از یک روز نماز و روزه عزب است. رکعتان یصلیهما المتزوج افضل من سبعین رکعة یصلیها غیر متزوج. » (28)

خودداری از ازدواج عوارضی دارد که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:

1- خودداری از ازدواج زمینه را برای روابط جنسی نامشروع و غیر قانونی فراهم می کند که نمونه های آن را در کشورهایی که برای خود آمار و حسابی دارند، می بینیم. بدیهی است کودکی که به دور از عشق و بدون خواسته والدین یا در اثر یک ازدواج اجباری پدید آید هم مایه غم مرد است و هم موجب تنفر اجتماعی و این که آینده چنین کودکانی چه خواهد شد، به خوبی معلوم است.

2- خودداری از ازدواج موجب بیماری های وخیمی هم چون امراض تناسلی، ورم مفاصل و مانند آن می گردد و این مساله مورد تایید پزشکان امروزی است.

3- خودداری از ازدواج موجب از دست دادن گرمی و نشاط زندگی است. هر کس در دوران جوانی به ازدواج تن ندهد، در دوران پیری با رنج تنهایی مواجه خواهد شد.

4- خودداری از ازدواج موجب توسعه و گسترش فساد می گردد. افراد به سوی فساد اخلاقی سوق پیدا می کنند و درهای حیات آنان به دروغ، فحشا و بی بند و باری گشوده می شود. وجود غریزه در آدمی خود دلیلی بر ضرورت ازدواج و خودداری از آن، استقبال از خطرات خودآفرین و زمینه ای برای هجوم غم ها و نابسامانی هاست.

تهذیب نفس »; فلسفه بزرگ ازدواج

زن و مرد لازم است در پرتو کانون گرم خانواده به تکامل دست یازند و همدیگر را با برخورداری از صبر» و شکر»، که دو رکن ایمان است، یاری کنند. شرع مقدس اسلام در تشکیل خانواده تنها به ی غریزه جنسی نظر ندارد، اگرچه این نکته مهم نیز جزئی از فلسفه ازدواج است و اسلام برای حفظ عفت عمومی در جوامع بشری، به دختران و پسران بالغی که نیاز به ازدواج دارند امر به پیوند و تشکیل خانواده کرده است، بلکه نکته مهم تری که اسلام از ازدواج و تشکیل خانواده دنبال می کند عبارت است از: تهذیب نفس »; زیرا محیط خانه و کانون گرم خانواده را بهترین مکتب برای خودسازی و کسب کمالات می داند. حال اگر از این مکتب ارزنده و حیات بخش و انسان ساز درست استفاده نکنیم و یا آن را از هم بپاشیم، تقصیر از شارع مقدس اسلام نیست، بلکه خودمان مقصر هستیم که با عوامل گوناگون باعث سردی کانون خانواده یا از هم پاشیدگی آن شده ایم.

خلاصه و نتیجه بحث

از مجموعه بحث ها چنین نتیجه می گیریم که هدف از ازدواج در اسلام به مراتب، بالاتر و مقدس تر از آن است که تنها در حد کام جویی جنسی باشد; زیرا اگر چنین بود هیچ فرقی میان ازدواج انسان و جفت گیری حیوانات نبود و ازدواج مشمول این همه قوانین آسمانی و رهبری پیامبران علیهم السلام و راهنمایان قرار نمی گرفت. پس باید در آن اهداف مهم دیگری نیز وجود داشته باشد; از جمله: ایجاد، بقا و طهارت نسل، تکمیل و تکامل، مودت و صفا و از همه بالاتر، انجام وظیفه الهی. پیمان ازدواج پیمانی مقدس و الهی است. بدین سان، جز در سایه احکام الهی نمی توان آن را فسخ کرد. ازدواج امری اساسی و مهم است، باید در جامعه رشد و توسعه یابد تا افراد در سایه پای بندی بدان از بسیاری انحرافات و پیش آمدهای ناگوار مصون بمانند.

آن کس که تن به تشکیل خانواده ندهد، هم به خود جفا کرده است و هم به فردی دیگر از جنس مخالف که پاک دامن در انتظار همتای مؤمن برای تشکیل زندگی و بهره مندی از نعمت و آسایش آن است. البته شکی نیست که در انتخاب همسر باید طرقی اندیشید تا زندگی شویی دچار نابسامانی نشود و کودکان پای به جهان نهاده حاصل آن دچار افسردگی و ماتم نگردند.

پی نوشت ها:

1- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، آل البیت، ج 20، ص 17

2- میرزا آقا نوری طبرسی،مستدرک الوسائل،ج 14،ص 153

3- شیخ حر عاملی، پیشین، ج 20، ص 35.

4- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 103، ص 222

5- شیخ حر عاملی، پیشین، ج 20، ص 166.

6 و 7- شیخ حر عاملی، پیشین، ج 20، ص 17

8- میرزا آقا نوری طبرسی، پیشین، ج 14، ص 149

9 و 10- شیخ حر عاملی، پیشین، ج 20، ص 14

11-12-13-14-15-16-17- همان، ج 20، ص 28 / ص 42 / ص 15/ ص 103/ ص 16/ ص 18/ ص 40

18- میرزا آقا نوری طبرسی، پیشین، ج 14، ص 152

19- شیخ حر عاملی، پیشین، ج 20، ص 15

20- همان

21- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 103، ص 219

22و 23- همان، ج 1037 ص 221

24- شیخ حر عاملی، پیشین، ج 20، ص 20

25و26و27- میرزاآقا نوری طبرسی، پیشین، ج 14،ص 155

28- شیخ حر عاملی، پیشین، ج 20، ص 18

سایر منابع

- سیدرضا پاک نژاد، ازدواج; مکتب انسان سازی، یاسر، تهران، بی تا

- سید محمدتقی میرسعسعانی، یک روح در دو بدن، محمدی، تهران، بی تا

- علی مشکینی، ازدواج در اسلام، ترجمه احمد جنتی، الهادی، قم، 1366


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها